تاریخ معاصر ایران: از تاسیس تا انقراض سلسله قاجاریه
بخشی از دیباچه کتاب:
" میخواهم به شمال مملکت بروم، سفیر انگلیس اعتراض می کند !
می خواهم به جنوب بروم، سفیر روس اعتراض می کند.
مرده شوی این سلطنت را ببرند که شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش برود..."
این گفته - بدون چون و چرا - بایستی در عصر پرهیاهوی بی خبری یا عصر امتیازات بر زبان شاه قاجار آمده باشد. گفته ای که از وقایعی تلخ حکایت دارد. چنین واقعیت هایی با وجود سپری شدن سالهای سال از آن دوران نکبت بار، هنوز هر ایرانی پاک نهادی را می آزارد; چرا که یادآور ۱۴۴ سال از حیات مصیبت زده و پرادبار تاریخی ایران زمین است که در سیطره ستمگرانه شاه قاجار سپری شد. خفقان آمیزترین سالهایش که بر چهل و نه سال و شش ماه بالغ می شود، به سلطنت ناصرالدین شاه قاجار تعلق داشت. شخصیت سست و بی اراده این شاه، گفتار او، کردار او و کارنامه حکومت طولانی اش با همیاری سیاستمداران بیگانه دوست، بخشی از تاریخ ما را می سازد که بیش از دیگر دوره ها بر سرنوشت ایران و ایرانیان تاثیر گذاشته است. تاثیری که عوارض منفی اش، پس از ناصرالدین شاه بیشتر امکان تجلی یافت.
آری شاه حق نداشت یا شمال و جنوب کشورش برود، چون سفیران انگلیس و روس را پسند نمی آمد! چرا؟ پاسخ را باید همراه با سیری کوتاه در حیات مردم ایران در دوران ۱۴۴ ساله سلطنت قاجار سراغ گرفت....
نام فایل :